کد مطلب:173093 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:218

تداوم جهاد غیر مسلحانه
امام حسین علیه السلام بعد از شهادت امام حسن علیه السلام به همان دلایلی كه بیان شد، جهاد غیر مسلحانه را ادامه داد.

ایشان به عنوان سردار برادرش، هرگز با آن روش مخالفت نكرد و حتی با نامه ها و اصرار افراد، مبنی بر نهضت مسلحانه، مخالفت نمود و به پیمان ترك مخاصمه اعلام وفاداری كرد. از جمله در برابر اصرار حجر بن عدی كه می گفت: عزت را با ذلت عوض كردید، چنین فرمود:

ما بیعت كردیم و دیگر به آنچه تو می گویی، راهی نیست. [1] .

نیز در برابر بشر بن همدان و سفیان بن ابی لیلی فرمود:

لیكن كل امری منكم حلسا من أحلاس بیته مادام هذا الرجل حیا فان یهلك و انتم احیاء رجونا ان یخیر الله لنا و یؤتینا رشدنا و لا یكلنا الی انفسنا...؛ [2] تا این مرد (معاویه) زنده است، هر كس باید ملازم خانه خود شود. اگر او هلاك شد و شما زنده بودید، امیدواریم خداوند راه نیكویی برای ما برگزیند و راه رشد را عطا فرماید و ما را به خود وامگذارد. به راستی خدا با كسانی است كه تقوا دارند و نیكوكارند.


بلاذری می گوید:

چون حسن بن علی علیهماالسلام رحلت كرد، شیعیان كه در میان آنان فرزندان جعدة بن هبیرة بن ابی وهب مخزومی و ام جعده، ام هانی دختر ابوطالب بودند، در خانه ی سلیمان بن صرد گرد آمدند و نامه ی تسلیتی برای امام حسین علیه السلام نوشتند و در آن از حضرت تقاضای قیام كردند.

امام علیه السلام در پاسخ آنان نوشت:

انی لأرجوا ان یكون رأی أخی رحمه الله فی الموادعة و رأیی فی جهاد الظلمة رشدا و سدادا فالصقوا بالأرض و اخفوا الشخص و اكتموا الهوی و احترسوا من الأظأ مادام ابن هند حیا فان یحدث به حدث و انا حی یأتكم رأیی ان شاء الله؛ [3] امیدوارم هم رأی برادرم در صلح و هم رأی من در جنگ با ستمگران، راست و درست باشید. اكنون حركتی نكنید و از آشكار شدن دوری كنید و خواسته ی خود را پنهان دارید و تا فرزند هند (معاویه) زنده است، از اقدام نا به جا بپرهیزید و اگر او مرد و من زنده بودم، نظرم به شما خواهد رسید؛ به خواست خدا. ان شاء الله.

بر اساس این طراحی، امام علیه السلام تا زمانی كه معاویه زنده بود، موقعیت را برای عوض كردن شكل جهاد مناسب نمی دید و از سویی، تعهد به صلح اقتضا می كرد تا زمان مرگ معاویه، از تعرض مسلحانه پرهیز كند. و اگر كوچك ترین نقض قرارداد از سوی امام صورت می گرفت، معاویه همان كاری را كه علاقه داشت انجام دهد و ریشه ی اسلام را یك جا قطع كند، با امام حسین علیه السلام می كرد، و دینداران را به جرم تخطی از پیمان، به كلی نابود می كرد؛ هر چند امام در طرف مقابل و در برابر بی تعهدی های معاویه، به دلیل نداشتن نیروی كافی، نمی توانست آسیب جدی به نظام اموی برساند.

نقطه عطفی كه از آن به عنوان عامل تبدیل قیام غیر مسلحانه به قیام مسلحانه یاد می شود، موضوع معرفی یزید به عنوان خلیفه ی بعدی است؛ ولی حقیقت این است كه امامه حتی در مقابل این عمل نیز در زمان معاویه دست به قیام مسلحانه نزد و در سایه ی احتیاطهای معاویه، هرگز كار به نبرد مسلحانه كشیده نشد.


[1] انساب الاشراف، ج 3، ص 151.

[2] همان، ص 150.

[3] همان، ج 4، ص 151.